Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-05@17:56:41 GMT

خوی و خصلتِ شمس

تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۵۵۴۴۳

خوی و خصلتِ شمس

شمس تبریزی از نظرگاه مولانا مظهر کمال «انسانیت» است و مظهر کمال «عشق» و از دیدگاه مولانا این دو مفهوم رابطه‌ای اجتناب‌ناپذیر دارند که هرچه «انسانیت» کامل‌تر باشد «عشق» از کمال بیشتری برخوردار است، زیرا عشق امانتِ الاهی است که تنها به انسان سپرده شده است.

به گزارش ایسنا، صفحه‌ای به نام محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر، پژوهشگر و استاد دانشگاه همزمان با هفتم و هشتم مهرماه روز بزرگداشت شمس و مولانا بخشی از «غزلیات شمس تبریزی» با تصحیح او را بازنشر کرده است:

شمس مردی دیرجوش، تنگ‌حوصله و بی‌اعتنا به تمام موازینِ حاکم بر عُرف و عادت‌های زمان بوده است: خود غریبی در جهان چون شمس کو؟ از آن مردانی که خشت زیر سر و بر تارَک هفت‌اختر پای دارند و داوریِ خلق جهان را، به پشیزی نمی‌گیرند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نگاه شمس به مسائلِ عصر، در حوزه دین و اخلاق و تصوّف، نگاهی‌ است بی‌رحم و تند و بی‌پروا. بسیاری از بزرگانِ عصر را به هیچ نمی‌گرفته است. گاه مردمانی گمنام را – با همه خروجی که از معیارهای اخلاقی و دینیِ عصر داشته‌اند – می‌ستوده و با ایشان اُنس می‌گرفته است. «کافران را دوست می‌دارم، از این وجه که دعویِ دوستی نمی‌کنند...» یا «کسی که ما را دید یا مسلمانِ مسلمان شود یا مُلحدِ مُلحد.» و شیوه گفتارش به گونه‌ای بوده است که ناآشنایان حمل بر دعوی می‌کرده‌اند: «همه سخنم به وجه کبریا می‌آید، همه دعوی می‌نماید.» و خود نیز در کار خویش سردرگم بوده است: «چنان که آن خطّاط سه گونه خط نبشتی: یکی او خواندی لاغیر، یکی هم او خواندی هم غیر، یکی نه او خواندی نه غیرِ او. آن منم که سخن گویم. نه من دانم نه غیر من.»

شمس تبریزی از نظرگاه مولانا مظهر کمال «انسانیت» است و مظهر کمال «عشق» و از دیدگاه مولانا این دو مفهوم رابطه‌ای اجتناب‌ناپذیر دارند که هرچه «انسانیت» کامل‌تر باشد «عشق» از کمال بیشتری برخوردار است، زیرا عشق امانتِ الاهی است که تنها به انسان سپرده شده است:

«چون امانت‌های حق را آسمان طاقت نداشت

شمس تبریزی چگونه گستریدش در زمین»

وحدت روحانی که میان مردان خدا وجود دارد، برای کسانی که از این تجربه معنوی به دوراند، به دشواری فهمیده می‌شود. وقتی که شمس می‌گوید کسی می‌خواستم از جنس خود که او را قبله سازم اثر کمال صدق است و تا آن‌جا در این صدق لهجه پیش می‌رود که به دلیل فنایِ مولانا در خداوند میان او و حق تعالی فرقی نمی‌گذارد: اگر از تو پرسند که مولانا را چون شناختی؟ بگو از قولش می‌پرسی: انّما اَمرُهُ اذا اراد شیئاً ان یقولَ له کن فیکون اگر از فعلش می‌پرسی: کُلَّ یومٍ هوَ فی شَأن و اگر از صفتش می‌پرسی: قل هُوَ اللّه اَحَد و اگر از نامش می‌پرسی: اللّه الذی لا اله الا هُوَ عالمُ الغَیبِ والشّهاده هُوَ الرّحمنُ الرّحیم و اگر از ذاتش می‌پرسی: لیسَ کمثله شَی‌ْء و هُوَ السّمیعُ البَصیر.

از گفتارهای شمس، به روشنی دانسته می‌شود که به مسأله خرقه‌گرفتن و خرقه‌دادن، که در عصر او بنیادی‌ترین مسأله در نظامِ خانقاهی تلقّی می‌شده است، چندان اعتقادی نداشته و آن‌چه برای او اهمیت داشته مسأله «صحبت» و اشتراکِ عوالمِ روحی بوده است و خرقه خود را نیز از دست حضرت رسول و در خواب گرفته بوده است «ما را رسول علیه‌السلام در خواب خرقه داد. نه آن خرقه که بعد از دو روز بدَرَد و ژنده شود و در تون‌ها افتد و بدان استنجا کنند، بلکه خرقه صحبت، صحبتی نه که در فهم گنجد، صحبتی که آن را دی و امروز و فردا نیست. عشق را با دی و امروز و با فردا چه کار؟»

معیار شمس برای ارزیابیِ مردمان «عشق» بوده است نه علم و نه فضل و نه زهد و عبادت، حتی پدرش را به این دلیل مورد انتقاد قرار می‌داده است که از «عشق» بی‌خبر بوده است: «نیک‌مرد بود و کَرَمی داشت. در سخن گفتن آبش از محاسن فرود آمدی. الّا عاشق نبود. مرد نیکو دیگر است و عاشق دیگر». ما نمی‌دانیم که در گفت‌وگوهای میان او و مولانا در روزهای نخستین چه سخنانی رد و بدل شده است ولی آن‌چه مایهٔ جذب این دو بوده است، بی‌گمان همان مقوله «عشق» و جانِ عاشقانه‌ داشتن بوده است.

آن‌چه از دیدار شمس برای مولانا حاصل شد، یک نتیجه بنیادی داشت که معیارهای ارزشی مولانا را دگرگون کرد، یعنی ارزش‌هایی که برای یک فقیه یا یک مذکّر و واعظ، در آن روز وجود داشت و گاه چه مایه گرفتاری‌ها برای صاحبانش به حاصل می‌آورد، او را از چنگ آن معیارها رهایی بخشید. مولانا را از زندان عادات و عُرف‌ها و از زنجیر معیارهای زمانه آزاد کرد. شاید تا آن روزگار، مولانا این حقایق را به کمال دریافته بود، اما در عمل نمی‌خواست تن به آن‌ها دردهد. شمس زنجیره این معیارها را درید و به او آموخت که در آن سوی این عُرف و عادت‌ها می‌توان در جهانِ دیگر زیست و با مردمان دیگر. ممکن است تا آن زمان مولانا از دیدار مردانی چون صدرالدّین قونوی یا نجم‌الدّین دایه و امثال ایشان، که مردان معیارهایِ بلند زمانه بودند، بیشتر شادمان می‌شد ولی بعد از شمس برای او مردمان ساده و زلالی همچون صلاح‌الدین زرکوب، ارزشی بسی والاتر داشتند حتی اگر اُمّی محض بودند و از خواندن و نوشتن بی‌بهره. از نظر مولانا پیر کسی است که متّصف به صفات حق باشد:

«بدان که پیر سراسر صفات حق باشد

وگرچه پیر نماید به صورت بشری»

منبع: «غزلیات شمس تبریزی»، شفیعی کدکنی محمدرضا، جلد اول، تهران: ۱۳۸۸، صص ۲۱–۱۸

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: محمدرضا شفيعي كدكني شمس تبریزی شمس تبریزی مظهر کمال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۵۵۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بزرگان فرهنگ و ادب و هنر ایران زمین مهمان "مست عشق" شدند

عصر ایران - امروز جمعه ۱۴ اردیبهشت در رویدادی کم نظیر، بزرگان فرهنگ و ادب و هنر در موزه سینما گردهم آمدند و به تماشای فیلم سینمایی "مست عشق" آخرین فیلم حسن فتحی که بر اساس برداشتی آزاد از حکایت شمس و مولانا ساخته شده است، نشستند.

شاید به جرات بتوان گفت که جمع کردن چنین بزرگانی در کنار هم، تنها در سایه اسامی بزرگی چون شمس و مولانا امکان پذیر بود که با همت سازندگان فیلم سینمایی مست عشق و "بنیاد شمس و مولانا" این امر محقق شد.

بزرگانی از دکتر محمدعلی موحد مولوی شناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب کشور، دکتر کریم زمانی و دکتر جلال‌الدین کزازی و دکتر ژاله آموزگار از ادیبان و مولوی‌پژوهان برجسته، پروفسور ارفعی زبانشناس و متخصص زبان‌های باستانی کشورمان که ترجمه منشور کوروش از خدمات ارزنده ایشان به تاریخ و فرهنگ کشورمان به شمار می‌آید تا استاد لوریس چکناواریان و استاد خدایی از بزرگان موسیقی کشور، استاد کریم زمانی، استاد محمد حیدری، استاد عین‌الدین صادق‌زاده و استاد سبزه که همگی از اساتید بنام خطاطی و خوشنویسی کشور هستند، دکتر موسی غنی ‌نژاد استاد برجسته اقتصاد و دکتر عبدالمحمود رضوانی مترجم و زبانشناس بزرگ کشورمان که ترجمه گلستان سعدی به انگلیسی از شاهکارهای ایشان است، دکتر سید احمد محیط طباطبایی، دکتر یونس شکرخواه، دکتر نمکدوست و دکتر فرید قاسمی که همگی از اساتید نامدار حوزه ارتباطات به شمار می‌روند، در برنامه صبح امروز در سالن سینماتوگراف موزه سینما به تماشای "مست عشق" نشستند. 

این مراسم که از ساعت ۱۰ صبح و با حضور حسن فتحی کارگردان و فرهاد توحیدی نویسنده فیلمنامه فیلم سینمایی مست عشق آغاز شد، با تماشای فیلم ادامه یافت و پس از آن این اساتید در کنار یکدیگر و در محفلی دوستانه به بحث گفتگو درباره فیلم و محتوای آن پرداختند. 

ابتکار گروه تولید فیلم سینمایی مست عشق در برنامه‌ریزی این رویداد که به نوعی با هدف ایجاد همگرایی میان جامعه نخبگانی و مخاطبان سینمایی شکل گرفته بود، در پایان مراسم و پس از اتمام فیلم بازخوردهای بسیار مثبتی را به همراه داشت.

حضور ستارگانی چون دکتر محمد‌علی موحد در کنار لوریس چکناواریان پیام آور این واقعیت جذاب بود، که پاسداران و نگاهبانان تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم، همچنان برای حمایت از آثار فاخری که مبلغ و نماینده‌ی چهره‌ی زیبای «ادبیات پارسی و عرفان ایرانی» در پیش چشم مردم جهان است، در کنار هنرمندان متعهد کشورمان ایستاده‌اند تا همچون همیشه، سالن‌های سینما محلی برای گرد آمدن فرهیختگان و تعالی فرهنگ باشد.

هرچند بازخورد شگفت انگیز این چهره‌های دانشمند و نکته سنج، مسئولیت دست‌اندرکاران و خالقان اثر را در آینده سنگین تر می کند اما در عین حال، تعاریف زیبایی که این ستارگان درخشان آسمان فرهنگ و ادب کشور از فیلم و محتوای آن داشتند و رضایتمندی‌شان از نحوه پرداختن به ظرایف رابطه شمس و مولانا برای عوامل سازنده فیلم بسیار جالب توجه و امیدوار کننده بود.

امروز مجمع ستارگان با زبانی که مخصوص خودشان است گفتند: اگر خوب بسازید، خوب ببینید و به داشته‌های این مرز بوم آگاه و مؤمن باشید، در کنار شما هستیم.
این علاقمندی از تشویق‌های پایان فیلم تا احساسات برانگیخته تعدادی از مخاطبان که بویژه لحظات انتهایی فیلم را با چشمانی اشکبار دنبال می‌کردند تا سخنانی که پس از اتمام فیلم و بیرون از سالن نمایش عنوان می‌کردند، همگی نشان از آن داشت که فیلم توانسته است در رسیدن به بخش قابل توجهی از اهداف خود که همانا بازنمایی برگی از تاریخ زرین فرهنگ و ادبیات کشورمان حول دو شخصیت برجسته آن یعنی شمس و مولانا است، موفق عمل نماید.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: هستی تا سرمستی؛ به بهانه فیلم «مست عشق» «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران

دیگر خبرها

  • بازگشت کمال به آزادی: امیدوار به خاطرات شیرین
  • روایت زندگی تنها شهید فرانسوی دفاع مقدس در نمایشگاه کتاب
  • دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم/ نگاهی به فیلم مست عشق
  • کیهان باز هم از دست مولانا عبدالحمید شاکی شد
  • (تصاویر) بزرگان فرهنگ و ادب و هنر ایران، مهمان «مست عشق»!
  • واکنش میرجلال‌ الدین کزازی به فیلم «مست عشق»
  • بزرگان فرهنگ و ادب و هنر ایران زمین مهمان "مست عشق" شدند (+تصاویر)
  • بزرگان فرهنگ و ادب و هنر ایران زمین مهمان "مست عشق" شدند
  • تمجید میرجلال‌الدین کزازی از «مست عشق»
  • آیا فرشتگان می توانند کاری غیر از عبادت را در پیش گیرند؟