«کیمیا خاتون» و «ملت عشق» تصویری نادرستی از شمس و مولانا ارائه دادهاند
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۳۱۵۰۷
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اخیرا محمدجواد اعتمادی، شمسپژوه و محقق ادبیات عرفانی تدوین کتابی را در حوزه اندیشه و رفتار شمس تبریز با نام «کرامات کلمات» به پایان رسانده که در آستانه انتشار قرار دارد. این امر فرخنده بهانهای شد تا دقایقی در گفتوگو با مولف کتاب نیم نگاهی بر اندیشه و جهانبینی شمس تبریز داشته باشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدجواد اعتمادی دارای مدرک دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تربیت معلم و پژوهشگر ادبیات عرفانی است که صاحب درسگفتارهای کاربردی در حوزه شناخت اندیشه مولانا و مولف کتاب «به عبارت آفتاب» دربرگیرنده جستارهایی در زندگی و اندیشه مولانا و تحقیق در آثار وی است. اعتمادی در 10 سال گذشته درسگفتارهای درباره آموزههای مولانا و زندگی شمس داشته که در آنها نگاهی جدید به انسانشناسی شمس داشته است.
برای شروع به سراغ نام کتاب برویم. درباره دلیل نامگذاری کتاب جدیدتان به «کرامات کلمات» توضیح دهید.
دلیل نامگذاری این کتاب به «کرامات کلمات» توجه دادن مخاطبان به این حقیقت است که کرامات اصلی عارفان بر آب ایستادن، بر هوا پریدن و قدم بر آتش نهادن نیست بلکه معرفت و آگاهی بوده که به انسانهای اعصار گوناگون هدیه کردهاند. کرامات امثال شمس طیر الارض یا بر هوا پریدن نبوده بلکه کرامت اصلی شمس تبریز آن آگاهی معرفتی درون وی بوده که چون گوهری گرانبها آگاهیبخش و تجلی نور حقیقت، نثار مثنوی مولانا شده و تولد معنوی و حقیقی مولانا مرهون همان گوهر درونی شمس است. «کرامات کلمات» تاکید دارد که کرامت اصلی شمس، کلمات وی است و آنچه از وجود شمس که مولانا را زیروزبر کرد از جنس خرق عادت یا کرامات معمول نبوده، بلکه نور حقیقت و آگاهی بوده که در مقالات شمس جمعآوری شده است. در کتاب «کرامات کلمات» تلاش شده دُر و گوهرهای اصلی معارف و آموزههای شمس تبریزی از میان مقالاتش جمعآوری و استنتاج شود.
در این کتاب به چه مباحثی پرداختهاید؟
کتاب دارای پنج فصل است که پس از مقدمهای درباره چیستی و چگونگی تالیف اثر در فصل اول با تجسس در مقالات شمس به سالهای کودکی و نوجوانی و آغاز زندگی وی اشاره شده است. فصل دوم نیز به بیان ویژگیهای رفتاری و شخصیتی شمس با تورق و جستوجو در مقالات وی اختصاص یافته و در فصل سوم نیز به سفرها و دیدارهای شمس پس از ترک تبریز با بزرگان و عارفان مختلف و تجربههای وی در آن دیدارها و گفتوگوها اشاره شده است. فصل چهارم به رابطه مولانا و شمس از نخستین کشش مولانا به این عارف بزرگ تا فراق پرداخته و در این فصل نیز به سخنان شمس در مقالات اشاره شده است. فصل پنجم مفصلترین بخش کتاب را شامل میشود و در آن اندیشهها و آموزههای شمس به صورت گزیده موضوعی از مقالات وی ذیل مباحثی چون انسان، خدا، عشق، سلوک و غیره گردآوری شده و به نوعی یک گزیده موضوعی از کل مقالات شمس است.
هدف اصلی «کرامات کلمات» چیست و چه خلاءهایی را پرمیکند؟
شمس تبریزی با همه شهرتش چه در میان اهل عرفان و چه در میان کسانی که به واسطه تاثیرش و اشارات مولانا با وی آشنا هستند، همچنان ناشناخته است و این ناشناختگی با قصهها و افسانهها و پارهای سخنان ناروا همراه شده است. برخی کتابهایی که شامل داستانسرایی درباره شمس و مولانا هستند نیز مثل رمان «کیمیا خاتون» نوشته سعیده قدس و «ملت عشق» تصویری نادرستی را درباره شمس و مولانا ارائه دادهاند و خواننده تصور ذهنی اشتباهی را نسبت به این عارف بزرگ پیدا میکند که با شمس مقالات منطبق نیست. البته کتابهای تحقیقی و خوبی نیز درباره شمس تبریز نوشته شده و پژوهشگران بسیاری کوشیدهاند با مطالعه دقیق، تصویری واقعی از این عارف بزرگ ارایه دهند؛ اما همچنان مقالات شمس درخور جستوجوی بیشتر است تا از پس قصهپردازیها و تصورات اشتباه برآییم. هدف «کرامات کلمات» ارایه تصویری از زندگی شمس و گردآوری برگزیدهای از اندیشهها و آموزههای وی برای آشنایی هرچه بیشتر با عرفان وی است.
آیا این کتاب در ادامه اثر پیشین شما یعنی «به عبارت آفتاب» است؟
«به عبارت آفتاب» جستوجو در زندگی و تجربههای مولانا و نیز رابطه شمس و مولاناست؛ ضمن اینکه در آن کتاب نیز به نقش شمس بر مولانا و تاثیرش بر عرفان متجلی در غزلیات و مثنوی معنوی پرداخته شده و به نوعی معرفتشناسی مولاناست. «کرامات کلمات» جستوجو در مقالات شمس تبریزی و معرفتشناسی شمس با تجسس در کلمات و سخنان وی است.
جای چه پژوهشهایی را در حوزه شمسپژوهی خالی میدانید؟
در قلمرو شمسپژوهی همچنان امکان تجسس و تحقیق برای شناخت عمیقتر این عارف بزرگ وجود دارد. در این مسیر باید محققان اساس کار را بر مقالات شمس و آثار مرتبط مانند کتابهای مولانا قرار دهند. همچنین مطالعه آثار سنایی و عطار و متون صوفیه پیش از شمس و مولانا نیز راهگشا خواهد بود. دانشجویان و محققان میتوانند بر اساس مقالات شمس به بررسی شرایط اجتماعی زمان وی بپردازند یا به عنوان نمونه فایدههای زبانی و واژگانی از مقالات شمس بردارند. همچنین میتوانند از مقالات شمس برای درک و شناخت مشاهیر عصر وی استفاده کنند. درحقیقت همچنان میتوان از زوایای مختلف به مقالات شمس نظر کرد و هر تلاش کاربردی در این زمینه موثر خواهد بود.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: شمس تبریزی مولانا محمد جواد اعتمادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۳۱۵۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم/ نگاهی به فیلم مست عشق
به ویژه اینکه تعدادی از آنها شهرتی جهانی داشته و میتوانند پای آثار نمایشی تولید شده در این چارچوب را به بازار جهانی باز کنند. موضوعی که چندان مورد توجه سینمای ایران قرار نگرفته و اندک آثار تولید شده در این باب نیز متعلق به تلویزیون بودهاند. فیلم سینمایی «مست عشق» ساخته حسن فتحی که به نوعی محصول مشترک ایران و ترکیه به حساب میآید، نخستین تجربه جدی سینمای ایران در این رابطه است که به تازگی روی پرده سینماهای کشور رفته و در هفته نخست رکورد فروش ریالی و تعداد تماشاگر را شکسته است.
فتحی که تجربه تولید آثار تاریخی در قاب کوچک را داشته، در «مست عشق» سراغ یکی از مهمترین شعرا و عرفای تاریخ ایران یعنی جلالالدین محمد بلخی مشهور به مولانا رفته و بخشی از دوران زندگی وی را به تصویر کشیده که از کشش دراماتیک مناسبی برخوردار است. فرهاد توحیدی که یکی از قدیمیترین فیلمنامهنویسان پس از انقلاب به حساب میآید در «مست عشق»، مولانا و شمس تبریزی را به عنوان ستونهای فیلمنامه قرار داده و قصه را با محوریت این دو پیش میبرد. قصهای شخصیت محور که با چرخشی ظریف به سمت ماجرامحوری رفته و چند داستانک جذاب را به آن گره میزند.
توحیدی در پرده نخست، قصه را با یک حادثه آغاز کرده و سوالی را پیرامون ناپدید شدن شمس تبریزی مطرح میکند. سپس با یک فلاشبک به گذشتهای نه چندان دور رفته و برخورد مولانا و شمس را کلید میزند که سرانجام به یک نقطه عطف میرسد. جایی که مولانا مجذوب شخصیت پیچیده و خاص شمس شده و نگاهاش به جهان تغییر میکند. در نیمه میانی، توحیدی روی حسادت به عنوان یکی از تمهای فیلمنامه مانور داده و موانعی را بر سر راه مرید و مراد قرار میدهد تا از بار تنش حاکم بر آن کاسته نشود. در این بین رفت و برگشتهای زمانی هم رخ میدهد که از ساختار قصه بیرون نزده و تماشاگر را سردرگم نمیکند. در واقع این ساختار غیرخطی برای آن است که تکههای پازل قصه کنار یکدیگر قرار گرفته و یکپارچگی آن از دست نرود.
داستانهای فرعی نقشی کلیدی در پیکره فیلمنامههای امروزی دارند و ((مست عشق)) از این بابت نمونهای درخشان به حساب میآید. اولی قصه عشق نافرجام پسر مولانا (علاءالدین) به کیمیا خاتون است که به خوبی در بافت قصه جا افتاده و مثلثی عاشقانه را شکل میدهد و تماشاگر را به حدس و گمانهایی پیرامون نقطه عطف دوم فیلمنامه وادار میکند. دیگری داستانک مربوط به اسکندر بیک فرمانده خشن اهل قونیه است که علاقهای نافرجام به دختری مسیحی به نام مریم داشته و توحیدی این داستانک را به بهترین شکل به قصه اصلی پیوند زده است. نکته مهمی که در فیلمنامه ((مست عشق)) به چشم میخورد، وفاداری به اندازه نویسنده به تاریخ است که وجوه نمایشی خوبی نیز به آن بخشیده شده است. همانطور که از عشق به عنوان تم اصلی و جانمایه اثر بهره گرفته و آن را به شخصیتهای اصلی گره زده است.
حسن فتحی در آخرین ساخته سینماییاش دست به ریسک بزرگی زده و به سراغ شخصیتی رفته که میلیون ها طرفدار در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر دارد. او با توجه به فیلمنامه خوبی که در اختیار داشته تلاش کرده تا اثر شستهرفتهای را خلق کند. تلاشی که از همان سکانس نخست (کابوس جنگ اسکندربیک) خود را به رخ کشیده و تا آخر ادامه پیدا میکند. به ویژه در دکوپاژ فیلمنامه که ظرافت و وسواس خاصی در آن به چشم میخورد. برای مثال میتوان به سکانس گفتگوی طولانی شمس و مولانا اشاره کرد. البته نمیتوان از مست عشق گفت و به فیلمبرداری درخشان زندهیاد مرتضی پورصمدی و تدوین استاندارد میثم مولایی اشاره نکرد.
یکی از چالشهای مهم فیلم انتخاب بازیگران آن بوده که ترکیبی از بازیگران ایرانی و ترک به حساب میآید و ایجاد هارمونی میان آنها کار سختی به نظر میرسد. اتفاقی که تا حدود زیادی رخ داده و بازیگران نقش مهمی در کیفیت برجسته فیلم دارند. پارسا پیروزفر و شهاب حسینی انتخابهای هوشمندانهای برای ایفای نقشهای مولانا و شمس تبریزی بودهاند که البته کفه ترازو به سمت حسینی اندک چربشی دارد. همچنین بازیگران ترک زبان که در سینما و تلویزیون ترکیه شهرت زیادی دارند، در ایفای نقشها موفق بوده اند.
مست عشق از آن دسته فیلمهایی است که تولید و پست پروداکشن سختی داشته که از این بابت میتوان به گروه تولید آن دستمریزاد گفته و دستاوردهای آن برای سینمای ایران را به فال نیک گرفت.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903013